شاید برای خیلی از افراد این سوال پیش بیاید که چرا باید قیمت عکاسی صنعتی از یک محصول بعضاً اینقدر گرون باشد؟ در این متن به پاسخ این سوال پرداخته میشود که یک عکاس صنعتی باید هزینه ی چه چیزهایی را در دستمزد خود دخیل کند و دستمزد دریافتی شامل چه مواردی میشود.
مهمترین معیار برای قیمت عکاسی صنعتی
عکاسی صنعتی فقط این نیست که عکاس محصول سفارشی را جلوی دوربین بگذارد، مقداری تنظیمات نور و دوربین را تغییر دهد و بعد یک دکمه را فشار دهد و آن را برای کارفرما ارسال کند. در واقع کل ماجرا به صورت خلاصه همین است، اما با چند تفاوت. یکی از آنها این است که وقتی عکاس دکمهی شاتر خود را فشار میدهد چیزی شبیه به صدای یک سکه میآید و برای او یادآوری میکند که هزینهای در قبال این کار از عکاس میگیرد. یعنی به ازای هر خلاص کردن دکمهی شاتر، یک صدای سکه.
ماجرا به اینجا ختم نمیشود، از همان ابتدا که عکاس وارد استودیوی تخصصی عکاسی صنعتی خود شده است، چراغها و فلاشها را روشن میکند، آنها را جا به جا میکند، طرحهای دیجیتالی خود یا اتودهای عکاسی خود را مرور میکند، لنز عوض میکند، دوربین روی سهپایه میگذارد، عکس را در صفحهی مانیتور لپتاپ یا کامپیوتر خود میبیند و تمام اینها، هر کدام یک صدای سکه دارند.
به این معنی که به ازای هر بار استفاده از این وسایل، مقداری از عمر آنها کم میشود و در ازای نزدیک شدن به زمان پایان عمر هر کدام از آنها، عکاس صنعتی مجبور است که هر کدامشان را از اول خریداری کند؛ به خصوص دوربین.
دوربین استهلاک وحشتناکی دارد به این معنی که سنسور هر دوربینی قادر است مقدار مشخصی شات بزند یا در واقع عکس بگیرد. با هر بار حرکت صفحهی شاتر و عکس برداری، تعدادی از عکس های از پیش تعیینشدهی بارهایی که شاتر توانایی حرکت دارد میسوزد. به همین دلیل است که همهی عکاسان هنگام فروختن دوربین عکاسی خود تعداد شاتهای زده شده را قید میکنند یا خریداران دوربینهای دست دوم به عددی که آن بدنهی دوربین تا حالا شات خورده است دقت میکنند و بر اساس آن قیمتگذاری را انجام میدهند. چون یک دوربین، هرچقدر هم که بدنه و ظاهر دست نخورده و تمیز و سالمی داشته باشد، اگر شاتهای زیادی خورده باشد به پایان عمر خود نزدیک است و عملاً دور انداختنی به حساب میآید.
برای سفارش عکاسی صنعتی و مشاوره با ما در تماس باشید
نقش تجهیزات بر روی تعرفه
علاوه بر دوربین، که یکی از اصلی ترین تجهیزات عکاسی تبلیغاتی و صنعتی به شمار میآید، تجهیزات مهم دیگری هم هستند که در شکلگیری یک عکس صنعتی مهم هستند.
یک استودیوی تخصصی عکاسی صنعتی از بخشهای گوناگونی تشکیل شده و از وسایل برقی گرفته تا وسایل سرمایشی، تا تجهیزات نصب و تجهیزات تمیزکاری، همهی آنها را در خود جا داده است. در واقع شاید یک استودیوی تخصصی عکاسی صنعتی برای یک فرد ناآشنا با عکاسی و تصویربرداری، یک موزهی تجهیزات به شمار بیاید.
البته که همهی این تجهیزات عمر محدودی دارند و معقول است که هزینهی نگهداری و خرید دوبارهی آنها در ازای کارکرد آنها از کارفرما گرفته شود. در واقع این تجهیزات و وسایل، وسیلهی کار و گذران زندگی عکاسان صنعتی است و عکاسان با همین تجهیزات عکسهای صنعتی مورد نظر را گرفته اند و در صورت خراب شدن، مجبور هستند از همان درآمد عکاسی یک وسیلهی نوی دیگر بخرند.
هر عکاس صنعتی یا حتی عکاسهای دیگر اگر نتوانند هزینهای را که برای خرید یک وسیله و ابزار کردهاند در طول حدود ۹۰ روز درآورند عملاً ضرر کردهاند و باید در روند کاری خود تغییر ایجاد کنند. به همین دلیل این یک چرخهی مداوم است؛ که هزینههای خرج شده برای خرید و گستردهتر کردن یک استودیوی تخصصی عکاسی صنعتی، از درون درآمدهای عکاسیهای سفارشی درمیآید.
در این بین منطقی است که عکاسی با تجهیزات کمتر و با نتیجهای قابل قبول اما در ردهای کمتر از یک عکاس صنعتی که در یک استودیوی تخصصی عکاسی صنعتی مشغول به کار است، دستمزدی کمتر دریافت کند. اما در این میان عکاسان صنعتیای هم هستند که تجهیزات گستردهای به اندازهی یک استودیوی تخصصی عکاسی صنعتی ندارند اما با خلاقیت، دانش و ابتکار خود میتوانند نتیجهای همسطح با یک عکس گرفته شده در یک استودیوی تخصصی بسازند. در این شرایط کاملاً معقول است که هزینهای برابر با دیگران دریافت کنند؛ چون کارفرما و مشتری از آنچه که در طول عکاسی بر عکاس گذشته خبر ندارد و فقط عکس موفق نتیجه را مشاهده میکند. این عکاس استحقاق این را دارد که با دستمزد دانش و ابتکار خود، بتواند کسب و کار و استودیوی خود را گسترش دهد.
علاوه بر این، ممکن است ادیتهای زیادی برای یک عکس صنعتی نیاز باشد، نه ادیت و پرداختن به زیبایی رنگ و تصویرسازی آن، بلکه مواردی مانند اصلاح نور، دوربری و همسان و یونیفرم کردن همهی عکسهای صنعتی برای قرارگیری در محیطی مانند بروشور. بنابراین هزینهی ادیت و وقت صرف شده بر روی آن هم در دستمزد دخیل است.
نوع و جنس کالا یا محصول برای قیمت عکاسی صنعتی
مجموعهای از کالاها هستند که برای عکاسی شدن نیاز به شگرد خاص، ابزار خاص یا محیط خاصی دارند. عکاسی از وان حمام، خودرو، کامیون، فرش و چنین مواردی؛ در یک استودیوی خانگی یا استودیویی که برای عکاسی از کالاهای کوچک طراحی شده امکانپذیر نیست. برای همین یکی از اولین پرسشها در مورد سفارش عکاسی صنعتی، نوع و اندازهی کالا است تا عکاس بررسی کند امکان عکاسی از آن را دارد یا میتواند فراهم کند یا خیر.
چنین موقعیتهایی سختتر از حالت سادهی عکاسی صنعتی هستند و طبیعتاً هم زمان بیشتری میبرند، هم زحمت بیشتری برای حمل و نقل و جادهی و نورپردازی و آرایش دارند. خصوصاً که دست عکاس در خیلی از موارد بسته است و مجبور است با روشها و ابزارهای جانبی به هدف خود برسد.
واحد فریم برای محاسبه قیمت
معمولاً تعداد فریمی که عکاس صنعتی به سفارشدهنده ارائه میدهد معیار اصلی دستمزد عکاسی است. به این روش که در ابتدای قرارداد طرفین با هم به توافق میرسند که حدوداً چند فریم عکس صنعتی قرار است از این پروژه به دست بیاید و دستمزد کار اصلی بر اساس تعداد فریمها یا عکسها محاسبه میشود. نحوهی ارائهی عکسها به طور مثال تحویل فایل اصلی، فایل قابل چاپ و عکس چاپ شده هم در این قیمتگذاری برای هر فریم دخیل هستند.
البته تعدادی از عکاسان صنعتی هم بر اساس زمانی که صرف عکاسی کردهاند دستمزد عکاسی خود را محاسبه میکنند. به این شکل که با هر تعداد معقول و از پیش تعیین شدهی فریمهای عکس، بر اساس مقدار زمانی که کل پروژه از آنها میگیرد قیمت را محاسبه میکنند؛ چه این پروژه چند ساعت برای آنها طول کشیده باشد و چه چند ماه. به طور مثال پروژههای بلندمدت را به چند فاز تقسیم کرده و در اولویت اول بر اساس زمان و بعد بر اساس حجم کار، کار را بر اساس موعد تعیین شده تحویل میدهند.
البته که هزینههای دیگری هم مانند اجارهی وسایلهای لازم در صورت نیاز، هزینهی رفت و آمد به سایت پروژه، انتقال بار و سایر هزینههای پیشبینی نشده هم جدا از دستمزد فریمی در ابتدای قرارداد بر روی قیمت عکاسی صنعتی لحاظ میشوند.