موشن گرافیک چیست؟
موشن گرافیک نوعی تصویرسازی با فیلم است که با جابه جایی بخشهای گرافیکی تعریف شده، توهم حرکت را برای بیننده ایجاد میکند و به این وسیله روند انتقال محتوا را پیش میبرد. همچنین که متن و نوشتار در قالبهای مختلف و به اندازههای متغیر، میتوانند یکی از عوامل اصلی تشکیلدهندهی موشن گرافیک محسوب شوند.
موشن گرافیک از همراهی با انواع متریالها مانند صوت، موسیقی، نریشن، و انواع افکت استقبال میکند؛ چرا که این متریالها در جهت غنی شدن یک موشن گرافیک عمل میکنند.
این عبارت از دو واژهی موشن به معنای حرکت؛ و گرافیک تشکیل شده است که معادلی فارسی برای گرافیک نداریم و شاید بهترین گزینه برای معادل آن تصویرسازی باشد. این تصویرسازیها غالباً در فضای برداری تعریف شده و از نوع تصاویر وکتور یا vector هستند. تصاویر وکتور در برنامههای طراحی ساخته شده و تحت عناصر مختلفی چون خط و منحنی و اشکال تعریف میشوند. موشن گرافیک به صورت خیلی محدودی از تصاویر واقعی ایجاد شده توسط دوربین یا اسکنر با نام رستر (raster) استفاده میکنند و غالباً مواد اولیهی موشن گرافیکها همان تصاویر وکتور طراحی شده هستند.
از آنجایی که متن هم در محتوای موشن گرافیکها قرار میگیرد، اینفو موشنها هم میتوانند از زیرمجموعههای موشن گرافیک محسوب شوند. در اینفو موشنها، اینفوگرافیکها به حالت متحرک درمیآیند و عضو کلیدی موشن گرافیک را تشکیل میدهند و هدف اصلی موشن گرافیک را به اطلاعرسانی تغییر میدهند.
موشن گرافیک در طول زمان
موشن گرافیک به زمانهایی قبل از برنامه ی افتر افکت و ادوبی پریمیر و دیگر برنامه ها برمیگردد. از اولین کسانی که عبارت موشن گرافیک یا motion graphics را به کار برد، یک انیماتور به نام جان ویتنی (John Whitney) در دههی ۶۰ قرن بیستم میلادی بود که خود مؤسس کمپانی موشن گرافیکس محسوب میشد. این اتفاق اولین باری بود که هنر مالتی مدیا یا هنری را که در آن از انواع مدیاهای صوتی و تصویری استفاده میشود مطرح میکرد. در کمپانی جان ویتنی، تصاویر متحرک و تیتراژهای تلویزیونی ساخته میشدند. از نمونههای موفق و در واقع اولین نمونههای موشن گرافیک در سینما، میشود به تیتراژ فیلمهای Vertigo (1985) و(۱۹۶۰) Psycho ساختهی آلفرد هیچکاک اشاره کرد که در همین استدیو ساخته شدند و اولین نمونههای موفق موشن گرافیک در تیتراژ فیلمهای سینمایی محسوب میشدند. تیتراژ موشن گرافیک فیلم Psycho از نوشتهها و اشکال هندسی تشکیل شده بود که آنها را در یک توالی پشت هم نشان میداد، و موشن گرافیک تیتراژ فیلم Vertigo بر بزرگ شدن تدریجی تصاویر کوچک در مرکز صفحه و چرخش آنها متمرکز بود که با نوشتههای تیتراژ همراهی میشد.
البته که پیش از آن هم در قرن ۱۹ میلادی، در سینما ابزارآلات و روشهایی برای به نمایش حرکت استفاده میشدند. در واقع این ابزارآلات همه توهم حرکت را به فرد القا میکردند و به وسیلهی خطای دیداری، حرکت و موشن را روی یک تصویر ثابت مانند نقاشی بازسازی میکردند. همهی وسیلههایی مانند توماتروپ، فناکیستوسکوپ یا فریببین و زئوتروپ، وسیلههایی بودند که یک تصویر ثابت را روی محور افقی یا عمودی در حال چرخش مدام نشان میداند تا فرد به دلیل سرعت حرکت، جابهجایی منقطع تصویر ثابت را تشخیص ندهد و عناصر داخل تصویر را متحرک ببیند. بعد از اینها هم کینهتوسکوپ ادیسون بر همین منوال و با استفاده از همین قانون وسیلهای معروفتر و حرفهایتر برای نشان دادن حرکت در سینما به حساب آمد. بعد از آن هم برادران لومیر رویای ثبت تصویر متحرک و نمایش آن را عملی کردند.
همزمان با این تلاشها، افراد دیگری هم بودند که در کنار کارهای هنری خود به خلق نوعی موشن گرافیک میپرداختند. به طور مثال مارسل دوشان هنرمندی بود که با کمک دوستانش به فیلمبرداری از اشیاء ساده میپرداخت و حرکت را مطالعه میکرد. در یکی از فیلمهای او که در واقع نقاشیهای متحرک گردان به حساب میآمدند، دوک نخ ریسی را نشان میدهد که در اثر حرکت دوار خود، فضای سه بعدی را القا میکند.
صنعت موشن گرافیک
موشن گرافیکها امروزه یکی از پرطرفدارترین شکل هنر در قرن ۲۱ به شمار میروند. کسی که حرفه ی موشن گرافیک را دنبال میکند به رنگها، تایپوگرافی، تصویر و صداها در کنار کار با نرمافزارهای مورد نیاز اشراف کامل دارد. از آنجایی که موشن گرافیک تلفیقی از دو هنر گرافیک و فیلمسازی محسوب میشود، طراح موشن گرافیک در هر دو رشته فعالیت و آگاهی دارد و این موضوع دست او را برای کاربردها و همچنین مفهوم و فرم موشن گرافیکها بازتر میکند.
همانقدر که تکنولوژی پیشرفت کرده و در حال پیشرفت است، صنعت موشن گرافیک هم به همان اندازه درگیر توسعه یافتن است. قبل از اینکه ابزار ساخت موشن گرافیک در اختیار همه باشد، تولید چنین محصولاتی وقتگیر و هزینهبر بود اما با توسعه و بالا رفتن دسترسی به نرمافزارها و ابزارهای کاربرپسند، این موضوع هم تغییر کرده است. در نتیجه افراد زیادی میتوانند به کشف و یادگیری موشن گرافیک مشغول شوند. پیشرفت تکنولوژی باعث شده است که طراحان موشن گرافیک در تولید محتوا و انتشار دست بازتری داشته باشند.
با پیشرفت تکنولوژی و انتقال سریع دادهها در شبکهی وب، تیزرهای موشن گرافیک هم میتوانند با کیفیتی متفاوتتر از قبل و ظاهری خیرهکننده ساخته و منتشر شوند. یکی از قدرتهای فیلمسازی و سینما، وارد کردن مخاطب به یک دنیای دیگر و کندن او از دنیای واقعی است. کیفیت تصویر میتواند این کار را در کنار محتوا بهتر به طرز مؤثری انجام دهد.
تیزر چیست؟
تیزر تبلیغاتی در واقع شکلی از تولید محتوا است که به دلیل ماهیت صوتی و تصویری خود، میتواند در رسانههای مختلفی به صورت آفلاین و آنلاین نمایش داده شود. تیزرها قابل نمایش در شبکههای اجتماعی، سایتها و تلویزیون هستند و حتی میتوانند به صورت حضوری در انواع رویدادها، پرزنتها و برنامهها به اهداف مختلف قابل پخش باشند.
کاربرد تیزر موشن گرافیک
یکی از کاربردهای مهم تیزر موشن گرافیک تبلیغات است. امکان انتقال مفاهیم متفاوت، غنی و یا خلاصه با تیزرهای موشن گرافیک، آنها را به یکی از قالبهای محبوب و مرسوم تولید محتوای تبلیغاتی تبدیل کرده است.
فارغ از جنبهی تبلیغات، اطلاع رسانی و یا آموزش یکی دیگر از کاربردهای تیزرهای موشن گرافیک محسوب میشود. موشن گرافیک میتواند به زبان ساده، مسائل پیچیده را بخش بخش کرده و توضیح دهد، به همین دلیل روشی مناسب برای بیان آسان مفاهیم طولانی و سخت است.
همچنین تیتراژ و عنوان بندی فیلم های مختلف با ژانرهای مختلف، میتواند در قالب یک تیزر موشن گرافیک ارائه شود و به عنوان یک اثر هنری مجزا، فرمهای بصری و یا صدای موسیقی متن را در ذهن بینندگان ماندگار کند.
تیزرهای موشن گرافیک میتوانند در طولهای متفاوت به عنوان میان برنامه های کوتاه چندثانیهای محسوب شوند و همچنین به دلیل قابلیت هایشان میتوان روی آنها به عنوان محتواهای بلندمدت و سریالی حساب کرد. البته که وقتی حرف از تیزر میشود، مدت زمان کوتاهی مطرح است و این مدت کوتاه به طراح تیزر اجازهی پرداختن به روایت و داستانگویی نمیدهد؛ اما میتواند اشارههایی کوتاه و سمبلیک به داستانی کند که برای مخاطبان آشنا است و به دلیل این آشنایی میتوانند نشانه های ارجاعی تیزر به آن را دریابند.
داستانگویی و پرداختن به زوایای مختلف یک روایت، پیروی از یک خط سیر داستانی مشخص، ورود به لایههای مختلف داستانی و شخصیت پردازی، تفاوتهای یک تیزر موشن گرافیک با یک انیمیشن هستند. از این جهت میتوان انیمیشنها را برای فضای داستانی و سرگرمی مناسب دانست و تیزرهای موشن گرافیک را برای اهداف تبلیغاتی و آگاهی دهی.
ساخت تیزر موشن گرافیک
یکی از کارهایی که قبل از ساخت تیزر موشن گرافیک باید انجام شود، شفافسازی اهداف و استراتژی رسیدن به آنها است. طراح تیزر موشن گرافیک باید آگاه باشد که تیزر قرار است چه کسانی را جامعه ی هدف نشانه بگیرد، چه احساسی را انتقال بدهد، چه احساسی را در مخاطبان بیدار کند، قصد تشویق مخاطب به چه تفکر یا عملی را دارد. همچنین که دانستن رنگ سازمانی، هویت بصری و مفهوم لوگوی سفارشدهنده از لازمه های اولیه ی طراحی یک تیزر موشن گرافیک است. تیزر با به کار گیری همین موارد و ارائهی آنها به نحوی متفاوت است که بر ذهن مخاطب وارد شده و بر او تأثیر میگذارد.
طراحی استوری بورد یکی از کارهایی است که میتواند در نحوهی چینش بصری و حرکت عناصر تیزر کمک کننده باشد. استوری بورد شکل بصری فیلمنامه است و این امکان را به طراح میدهد که نقاط تاریک ایده برایش روشن شود و نسبت به نقاط قوت و ضعف طرح آگاهی پیدا کند.
تیزر موشن گرافیک باید قادر باشد محتوای موردنظر را در زمان کوتاه به مخاطب انتقال دهد. البته که این کوتاه بودن در جهت جذابیت بیشتر تیزر به عنوان یک امتیاز عمل میکند. یک تیزر موشن گرافیک کوتاه، از سادهترین و موجزترین روشها برای انتقال محتوای خود استفاده میکند و تا جایی که میتواند، لزوم توضیح دادن موارد مختلف را کاهش میدهد. به همین دلیل استفاده از عناصر بصری سمبلیک و نشانه محور در تیزرهای موشن گرافیک مرسوم است.
مزایای تیزر موشن گرافیک
یکی از بزرگترین مزیتهای تیزرهای موشن گرافیک، نقش پررنگ تخیل در این تیزرها است. یک طراح تیزر موشن گرافیک میتواند هر جهانی را که میخواهد خلق کند و محدودیت رنگ و ظاهر برای این طراح وجود ندارد.
در کنار محتواهای متنی، محتواهای صوتی، تصویری و ویدئویی، کار آسانتری در جلب توجه مخاطب دارند. دیدن و شنیدن این نوع محتواها برای مخاطب شاید شبیه به سرگرمی و استراحت به نظر بیاید در نتیجه نسبت به آنها پذیراتر عمل میکند. به همین دلیل، تیزرهای موشن گرافیک هم میتوانند در جلب توجه مخاطب به شکلی جدی و دور از انتظار موفق عمل کنند.
با انعطاف پذیری بالای موشن گرافیک و سازگاری با مواد و متریالهای مختلف، موشن گرافیک میتواند ترکیبات موضوعی و فرمی مختلفی را درون خود جای دهد و مخاطبان متفاوتی را هدف بگیرد. اما این انعطافپذیری به معنای غیرجدی بودن تیزرهای موشن گرافیک نیست. تیزرهای موشن گرافیک به عنوان یک راه تولید محتوای جدی شناخته شده و پذیرفته شدهاند.
همچنین اگر تیزرهای موشن گرافیک را با باقی تیزرهای موجود که در آنها فیلم برداری نقش مهمی دارد مقایسه کنیم، متوجه بعضی دیگر از مزیتهای تیزر موشن گرافیک میشویم. در تیزرهای موشن گرافیک فیلمبرداری و نورپردازی و دوربین کاری انجام نمیدهند در نتیجه نیاز به این موارد و همچنین نیاز به حضور بازیگر حذف میشود. همچنین که تیزرهای موشن گرافیک میتوانند کاری فردی و شخصی به حساب بیایند تا تیزرهای فیلمبرداری شده که به یک تیم متخصص برای انواع کارهای ریز و درشت نیاز دارد.