احتمالاً یکی از حرفهایی که عکاسان مادلینگ زیاد میشوند این است که مراجعانی مانند مدلهای غیر حرفهای و افراد معمولی به آنها بگویند: «متوجه نمیشوم مدلها چگونه تمام روزهای هفته این کار را انجام میدهند». خود عکاس هم شاید با این گفته تا حدی موافق باشد؛ به همین خاطر هم پشت دوبین قرار دارد و نه جلوی لنز آن!
به این ترتیب میتوان مطمئن بود که قرار گرفتن جلوی لنز دوربین به عنوان مدل زنده؛ کار چندان سرراستی نیست که به تمرین احتیاج نداشته باشد. قرار است که در این متن، نکات مهم ژست عکاسی مادلینگ مرور شوند تا هم عکاسان مادلینگ و هم افرادی که بنا است به دنبال حرفهی مادلینگ بروند، نکتههایی برای بهبود کار خود در دست داشته باشند.
برگرداندن حرکات و پویایی یک انسان زنده به یک عکس دو بعدی ثابت، از مهمترین نکات عکاسی مادلینگ است. ژست گرفتن و پوز گرفتن مدل، مورد چالشبرانگیزی برای یادگیری است. علاوه بر تمام موارد مربوط به عکاسی که برای هر نوع عکاسیای وجود دارد، اینجا ژستی که عکاس به مدل میدهد هم وارد بازی میشود و در شکل دادن عکس نهایی مؤثر است. ژست دادن به مدل، چیزی است که به وسیلهی تجربه و کار کردن بهتر میشود. به هر حال، عکاسان مادلینگ با گرفتن هزاران عکس در سال، کم کم متوجه میشوند که چه ژستهایی بهتر جواب میدهند و امتحان خود را پس دادهاند.
شروع یادگیری : اینکه چه ژستهایی امتحان خود را در عکاسی مادلینگ پس داده اند؟
نگاه کردن به عکسهای مادلینگ در شبکههای اجتماعی مرتبط مانند پینترست و یوتیوب، نقطهی خوبی برای شروع یادگیری ژست دادن است. برای شروع میتوانید عکسهایی را که دیدید و ژستهایی را که ترجیح میدهید آنها را تمرین کنید در یک مجموعه قرار دهید و آنها را جلوی آینه تمرین کنید. این کار میتواند هم به عکاس مادلینگ و هم به خود مدل کمک کند. از آنجایی که بین مدل و عکاس یک همکاری به وجود میآید، عکاس میتواند از ژستهای پیشنهادی خود مدل که با آنها راحتتر است هم استفاده کند اما باید خودش هم بتواند ژستهایی بر حسب پروژه به مدل ارائه دهد. مدل باید از جهتدهیهای عکاس پیروی کند اما اگر ایدهای در جهت بهبود عکسها دارد، بهتر است که آن را از پروژه دریغ نکند.
راحت بودن جلوی دوربین عکاس و در نظر گرفتن دوربین به عنوان یک جسم بیجان
ارتباط چشمی با لنز دوربین و بعد از آن مخاطب عکس، عکس را به مرحلهی دیگری میبرد. این ارتباط چشمی در عکاسی مادلینگ، یکی از قویترین راهها برای ارتباط با مخاطب است که نمیتوان آن را انکار کرد. با این وجود در بسیاری از عکسهای مادلینگ، مدل به لنز دوربین نگاه نکرده و ارتباط چشمی با مخاطب برقرار نمیکند، اما آن عکس بسیار موفق و عالی از کار درآمده است. در این حالت؛ این کلیت بدن، صورت و ژست مدل است که عکس را از فضای جداافتادگی درآورده و ارتباط را با مخاطب حفظ کرده است. اگر این ژست هم وجود نداشته باشد و انقباض و گرفتگی در روحیه و ژست مدل دیده شود، دیگر دستآویزی برای درست کردن فضای آشنا وجود ندارد.
یکی از سختترین کارها برای افرادی که عادت به جلو دوربین عکاسی بودن ندارند هم همین نگاه کردن مستقیم به لنز دوربین است. مدل به لنز دوربین به مانند یک جسم جدید ترسناک که قابلیت ثبت او -و بعدها قضاوت او- را دارد نگاه نمیکند. برای او قرار نیست دوربین چیزی جز آنچه که هست را ثبت کند. بنابراین میتواند به حضور دوربین در نزدیکیاش عادت داشته باشد و به کارهای خود مشغول شود؛ بدون اینکه در نظر بگیرد یک دوربین و عکاس آنجا مزاحم فضای امن او هستند. بنابراین اگر مدل به هر دلیلی احساس میکرد که دوربین بر او غالب است و این غالب بودگی در عکس نمایان بود، ژستی که عکاس به مدل میدهد باید این مسئله را رفع کند. به طور مثال صاف کردن شانهها در ژست مدل، تعویض زاویهی سر و گردن او و تعویض زاویهی دوربین، از عمده کارهایی است که عکاس میتواند به وسیلهی آنها معذب بودن مدل را رفع کند، فضای غالب و مغلوب را به شکل معکوس درآورد و مدل را دوباره چیره بر دوربین نشان دهد.
ارتباط گرفتن با مدل به عنوان یک شخصیت منفرد
همیشه فرصت کار کردن با مدلهای حرفهای کارکشته فراهم نیست و این افراد نیمهحرفهای یا معمولی هستند که در مسیر حرفهای شدن، جلوی دوربین عکاس مادلینگ قرار گرفتهاند. بسیاری از افراد هم جلوی دوربین احساس عصبی بودن و عدم راحتی میکنند. البته که باید یادآوری کرد حتی مدلهای حرفهای هم نمیتوانند ذهن عکاس را بخوانند و به هر حال دچار درگیریهای ذهنی میشوند. به این ترتیب؛ قبل از شروع ژست دادن و عکاسی، عکاس میتواند چند دقیقهای را با خود مدل وقت بگذراند و حداقل او را با پروژه و چزئیات عکاسی بیشتر آشنا کند. همین که او در جریان چیزهایی هرچند بیاهمیت قرار بگیرد، احساس امنیت و صمیمیت خواهد کرد. توضیح دادن ایدهی پشت عکسها، اهداف، به اشتراک گذاشتن طرحها و اتودهای اولیهی عکسها، از موارد ارتباط حرفهای با مدل هستند. یکی از اشتباهات خطرناکی که خیلی از عکاسان مدلینگ دچارش میشوند این است که مدل را به عنوان یک مجسمهی زنده در نظر میگیرند که فقط قرار است ژستهای مدنظر آنها را اجرا کند. نباید فراموش کرد که مدل حقیقتاً یک شخص زنده است و ارتباط گرفتن با او از همان ابتدا، هم شخصیت او را به عنوان یک فرد حفظ میکند و هم باعث میشود گسترهی ژستها برای عکاسی بیشتر شوند. همچنین که همانطور که گفته شد؛ صحبت کردن با آنها حس عصبی آنها را از بین میبرد و به آنها فرصتی میدهد تا هرچه بیشتر با فرآیند عکاسی درگیر باشند. در این صورت اگر ایدهای هم برای بهبود عکس داشته باشند؛ برای بیان آن احساس راحتی میکنند.
ساختن یک رابطهی دوستانه و ایجاد فضای راحت هم میتواند به بهبود ژستها در عکاسی مادلینگ کمک کند. طبیعتاً محیطی که باعث آزردهخاطری مدل شود و انقباض او را در چهره یا بدن او به دنبال آورد، نمیتواند عکسهای گویایی را فراهم آورد. در نتیجه عکاس به عنوان کسی که عکسبرداری را مدیریت میکند، در صورت دیدن انقباض و عدم راحتی و آسایش در مدل، باید با مدل ارتباط بگیرد و فضا را تغییر دهد تا در واقع به هدف خود برسد.
احساسات را در عکاسی مادلینگ درگیر کنید
این مورد در ادامهی نکتهی قبلی قرار میگیرد. استفاده از مدل به عنوان یک مانکنی که صرفاً نفس میکشد، میتواند برای بعضی از عکسها کار کند اما همواره خیر. به طور مثال بعضی از عکسها که نیاز به پوزها و ژستهای درگیر و غیرمنفعل دارند، نیاز به درگیر کردن احساسات دیده میشود. اگر عکاس قصد دارد که احساسات بیننده را به کار گیرد، باید درون کادر خود هم مقداری احساسات کارآمد جای دهد. مدلهای خوب کارکشته میتوانند از پس طیف گستردهای از بیان احساسات در لحظه برآیند و این یکی از چیزهایی است که آنها را به مدل حرفهای تبدیل میکند. اما برای همکاری با مدلهای نیمهحرفهای، نیاز است که عکاس به عنوان یک راهنما و مربی برای بیان احساسات آنها جلوی دوربین عمل کند.
عکاس نمیتواند به راحتی از مدل بخواهد که احساس الف یا ب را در چهره و بدن خود نشان دهد و به ندرت در اولین لحظات به آنچه که میخواهد دست مییابد. بنابراین قبل از دادن ژست باید با آنها در مورد مفهوم پشت عکسها صحبت کند تا او را به فضای ذهنی مورد نظرش برساند. بعضی اوقات اجازهی حرکت به مدلها دادن هنگام عکاسی و حرکت در راستای ژست مورد نظر، سطح جدیدی از درگیری احساس را به دنبال دارد. چرا که هم ذهن و هم بدن به طور کامل در حال برقراری ارتباط با ژست مورد نظر هستند.
توضیح دادن کامل ژست همراه با جزئیات
طوری که آدمها به صورت عادی و کلی میایستند، شباهت زیادی با آنچه که عکاس از آنها میخواهد ندارد. به طور مثال آرنجها و زانوها، ممکن است شکل نامتعادل و معذبی به خود گرفته باشند. ممکن است غبغب افراد بیشتر از حالت عادی نمایان شده باشند، دستها بیش از اندازه به پهلوها نزدیک باشند یا بازوها قفسهی سینه را پوشانده باشند، یا برای افتادن خط فک، لازم باشد که مدل سر خود را جلوتر آورده و محل زبان خود را جابجا کند. این لازم است که حس طبیعی و معمولی هنگام عکاسی مادلینگ در جریان باشد اما باید به خوب افتادن ژست مدل هم توجه کرد.
علاوه بر بهبود ژست؛ توضیح دادن کامل ژست از جنلههای متعدد دیگری هم اهمیت دارد و یکی از آنها آگاهی دادن به مدل است. مادامی که مدل بداند در حال گرفتن چه ژستی برای انتقال چه حسی است، احساس زنده بودن خود را وارد ژست کرده و القا نمیکند که یک عروسک است که باید منتظر عکاس باشد تا به مفاصل و اندام او حالت و ژست دهد.
علاوه بر اینها، خیلی از مدلها راحت نیستند که کسی با آنها تماس فیزیکی برقرار کند و بدون مقدمه به بازوی آنها دست بزند تا جایش را اصلاح کند. توضیح کامل و نشان دادن ژست مد نظر به مدل، از این اتفاق جلوگیری میکند. بهتر است به مدل فرصت داده شود تا آنچه را که برایش به خوبی توضیح داده شده به خاطر بسپارد و اجرا کند. معمولاً ژست عکاسی به نحوی است که مدل باید چندین حرکت را با هم انجام دهد تا به ژست مطلوب برسد. مثلاً ایستادن در زاویهی خاص، نگه داشتن انگشتان، حفظ فاصلهی آرنج یا پهلو و انجام دادن همهی اینها هنگام درست کردن مو یا مواردی از این دست. باید به او زمان داد تا ژست را هضم کند و ژست تا حدودی در حافظهی عضلانی او ثبت شود تا بتواند بار هم آن را تکرار کند. برای این کار میتوان از ژستهای ساده شروع کرد و به تدریج سراغ سختترها که ترکیبی هستند رفت.
توضیح دادن کامل و شفاف ژست عکاسی به مدل بدون نیاز به تکرار آن، علاوه بر جلوگیری از دخالت عکاس، باعث میشود به مدل هم حس عدم گیرایی و ابله بودن القا نشود و تمام تمرکز خود را پیش ژست گرفتن بگذارد نه تحلیل رفتاری موجود در فضا.
کاری کنید و ژستی بدهید که آنها خوب به نظر بیایند
بعضی از ژستهای سخت و غیر راحت، نه تنها برای اجرا راحت نیستند بلکه به نظر بیننده هم خواستنی و جذاب به نظر نمیرسند. احتمالاً مخاطبان پیش خودشان برای مدل دلسوزی کردهاند که چرا بخشی از صورتشان اینگونه افتاده یا چرا این ژست به این مدل طفلک داده شده است. ممکن است این همان ژستی باشد که به نظر عکاس در آن لحظه کاملاً مناسب میآمده است. در این بین فقط عکاس است که مدل را از بیرون تماشا میکند و باید ایرادات ژست او را یادآوری و اصلاح کند. با این حال باید در تلاش بود تا همیشه کاری کرد که مدل جلوی دوربین خوب به نظر برسد، بسیار خوبتر از زمانی که قبل از آن که جلوی دوربین بیاید بوده است. در این حالت مدل میتواند به عکس خود مفتخر بوده، آن را به اشتراک بگذارد و باعث بیشتر دیده شدن آن شود. علاوه بر اینکه باز هم حاضر است به عنوان مدل، جلوی دوربین عکاس ژست بگیرد و به همکاری ادامه دهد.
اهمیت دستها در ژست عکاسی چیست؟
به صورت کلی، هنگامی که به مدل ژست جدیدی داده میشود، معمولاً آنها آنقدر روی بخشهای سخت تمرکز میکنند تا چیزهای دمدستی را فراموش میکنند. یکی از آنها دستهای مدلها هنگام ژست گرفتن است که معمولاً به عنوان یک حجم بسته در انتهای بازوها قرار میگیرد! دستهای مشت، بسته و نشان ندادن دستها به لنز دوربین، پیام منفیای برای مخاطب عکس دارد. علاوه بر این، دستها باید بخش زیبایی از ژست محسوب شوند. اگر لازم است، میتوان نشان داد که دست از بخشهای جداشوندهای تشکیل شده و لازم نیست که مانند یک صفحهی صاف و تخت یا یک حجم کرهای باشد. علاوه بر اینکه توجه نکردن به ژست دست، میتواند از دست در عکس نهایی یک سطح روشن بدون بافت بسازد که در نورپردازی به آن توجه نشده و اکنون در عکس نهایی مانند یک سطح روشن وسیع؛ بسیار خودنمایی میکند.
نکات مهم مازاد برای گرفتن ژست مدلها:
- فریز نشدن: هنگامی که در حال چرخاندن جهت سرتان هستید، نگاهتان را قفل نکنید و جهت آن را هم تغییر دهید. در این حالت میتوانید ژست خود را اتفاقی و بدون آمادگی قبلی نشان دهید. میتوانید حتی به جایی دورتر از دوربین عکاس نکاه کنید و عکس را از حالت صریح معمولی فراتر ببرید. عکاس در حال تماشا و بررسی شماست بنابراین اگر این نگاه بیش از اندازه فراتر از فاصلهی شما با دوربین رفت او میتواند آن را متوجه شده و اصلاح کند.
- پویایی و حرکت: ژستهای خود را در جریان و سیال نگه دارید. از حرکات شدید اجتناب کنید تا کادر عکس را تغییر ندهید و سرعت عکاس را خراب نکنید. اما میتوانید مدام سر خود را بچرخانید و به ستون مهرهها و بازوهای خود ژستهای مختلف دهید تا ژستها را غیر تکراری و تازه نگه دارید.
- زاویه: دستها و پاهای خود را با زاویه نگه دارید. سعی کنید با ژستهای بدن خود جلوی دوربین در حال ساختن اشکال هندسی مانند مثلث باشید. در این حالت ترکیببندی عکس را بهبود دادهاید. دلایلی هم وجود دارد که با استناد به آنها باید همه چیز در ژست مستقیم و صاف باشد اما اکثر مواقع مقدار کمی از خم کردن مفاصل، به بهبود ژست کمک میکند.