آژانسهای دیجیتال مارکتینگ، آژانسهایی هستند که عدهای متخصص در حوزه تبلیغات و بازاریابی دیجیتال را درون خود جای دادهاند و به صورت سفارشی برای کسب و کارها کار میکنند. بنابراین هر کسب و کاری که به یک آژانس دیجیتال مارکتینگ مراجعه میکند، بر اساس نیاز خودش از خدمات گلچین شده آژانس استفاده میکند و ممکن است محدوده وظایف مختلفی برای آژانس تعریف کند.
اهداف مراجعه به آژانس دیجیتال مارکتینگ در چه مواردی خلاصه میشود؟
کسب و کارها به همراهی احتیاج دارند که مشکلات مربوط به روز آنها را حل کرده و آنها را همواره به مارکتی که هر روز در حال تغییر است متصل نگه دارد. از طریق تعیین استراتژی، مهندسی، طراحی تجربه و تکنولوژی، یک آژانس دیجیتال مارکتینگ کمک میکند تا هم مشتری به محصولی که برایش خوب است دست یابد و هم کسب و کار به آنچه که میخواهد. راه اصلی آژانس دیجیتال مارکتینگ، رسیدن به مشتریان از طریق راههای دیجیتالی است که در حوزه فضای آنلاین و تکنولوژی دیجیتال تعریف میشود. اما پس از رسیدن به مشتری چه کاری انجام میدهد و اساساً مشتری کیست؟
مشتری برای هر کسب و کاری که دنبال دیجیتال مارکتینگ است، کسی تعریف میشود که از خدمت یا کالای تولید شده حمایت کند. این خدمت یا کالا بر حسب نیاز، سن، سلیقه، شرایط مالی و احساسات مشتری تولید شده است؛ بنابراین مشتری در حوزه دیجیتال مارکتینگ فردی از پیش تعریف شده است.
هدف دیگر دیجیتال مارکتینگ، به این باز میگردد که مخاطب به مشتری تبدیل شود؛ یا به بیان دیگر، مشتری بالقوه به مشتری بالفعل تبدیل شود. به این معنا که محصولی را که در قالب کالا یا خدمت است خریداری کند و برای کسب و کار سود رسانی داشته باشد. به بیان دیگر افزایش فروش، سودرسانی، بقا در بازار، تحکیم جایگاه تجاری و بازیابی جایگاه میتوانند از اهداف بازاریابی دیجیتال و مراجعه به یک آژانس محسوب شوند. با توجه به اهداف مراجعه به آژانس دیجیتال مارکتینگ، بیان وظایف آنها شفافتر صورت میپذیرد.
از وظایف و خدماتی که شامل حیطه کاری آژانس دیجیتال مارکتینگ میشود (Digital Marketing Agency Sevices) این موارد است:
· مشاوره دهی به کسب و کارها
· روش شناسی و تدوین بهترین روش بازاریابی
به طور مثال انتخاب روش بازاریابی از جانب اینفلوئنسرها و انتخاب مناسبترین اینفلوئنسرها.
· شناخت مخاطب و تدوین پرسونای مخاطب
برای هر مخاطب اطلاعاتی کلی و شخصی در نظر گرفته میشود تا محتواها و روشهای مربوط به بازاریابی به هدف خود نزدیکتر شوند. به طور مثال سن، جنسیت، محل زندگی، ابزاری که مخاطبان با آن به فضای آنلاین و دیجیتال دسترسی دارند، قدرت خرید و تحصیلات، معیارهای ساخت پرسونای مخاطب هستند. با شناخت مخاطب، مسیر بازاریابی دقیقتر پیموده خواهد شد چرا که تبلیغات در همان بازاری قدم برخواهند داشت که مشتری بیشتری انتظارش را میکشد.
· مشاهده و تدقیق مخاطبان و تحلیل روانشناختی آنها
· تحلیل کمی و کیفی بازخوردهای واقعی مشتریان از محصولات (کالا یا خدمات)
این تحلیل از جنبههای مختلفی انجام میشود. به طور مثال جغرافیایی و یا جمعیت شناسانه.
· تدوین پرسشنامه مستقیم از خریداران مورد نظر
· تحلیل بازار
در بعضی مواقع؛ بیشتر از خود محتوا، شرایط انتشار آن است که اهمیت پیدا میکند. به طور مثال زمان انتظار آن، میتواند محتوا را زیر سایه باقی محتواها قرار دهد یا برجستهاش کند تا بتواند الگویی برای دیگر کسب و کارها باشد. تحلیل بازار، در این راستا فعالیت میکند تا متوجه شود که چه زمانی، چه مخاطبی به چه محتوایی احتیاج دارد.
· تخصص داشتن در حوزه شبکههای اجتماعی
· تخصص داشتن در تکنولوژیهای بازاریابی و ابزارهای آن
مانند ساختن بات گفت و گو یا تکنولوژی واقعیت افزورده.
· تولید محتوای خلاقانه و مشاوره
این محتواها میتوانند هم صوتی تصویری باشند (مانند موشن دیزاین و ویدیو) و یا به صورت صوتی و یا تصویری (به طور مثال عکاسی در محل یا در استودیو) تولید شوند. بخش خلاقانه بودن محتوا بر دوش این قسمت است.
· تحلیل و بررسی محتواهای تولید شده
محتواهای تولیدشده برای قرارگیری در از منظر تکنیکی، هنری و خلاقانه، روانشناختی باید مورد تحلیل و بررسی قرار بگیرند. آنچه که منتظر میشود نمایندهای از یک کل است که بنا است شخصیت برند را توصیف کند.